مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

بهانه

ای تو بهانه  واسه موندن

ای نهایت رسیدن

ای تو خود لحظه ی بودن

تو طلوع صبح خورشید و دمیدن

ای همه خوبی همه پاکی،تو کلام آخر من

ای تو پر از وسوسه ی عشق تو شدی تمامی زندگی من

اسم تو هرچی که میگم، همه تکرار تو حرفهای دل من

چشم تو هرجا که میرم، جاریه تو چشم های منتظر من

ای تو بهانه  واسه موندن

ای نهایت رسیدن

ای تو خود لحظه ی بودن

تو طلوع صبح خورشید و دمیدن

تورو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم

از تو تصویری کشیدم که اونو هیچ جا ندیدم

تو رو از نگات شناختم قصه از عشق تو ساختم

تو رو از خودت گرفتم با تو یک خاطره ساختم

ای تو بهانه  واسه موندن

ای نهایت رسیدن

ای تو خود لحظه ی بودن

تو طلوع صبح خورشید و دمیدن

ای همه خوبی همه پاکی،تو کلام آخر من

ای تو پر از وسوسه ی عشق تو شدی تمامی زندگی من

نظرات 1 + ارسال نظر
گلناز چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:20 ق.ظ

چه قدر لطیف :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد