مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مخمور جام عشق

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی ... پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

ترک اعتیاد اینترنتی

اینکه طی روز وقتی مدام پشت کامپیوتری که به اینترنت وصل است هستیم، تحریک کننده خوبی است که به اینترنت و سایتهای غیر کاری معتاد بشیم. مثلا فیسبوک چک کنیم یا سایت فلان خبرگزاری رو مرتب ریفرش کنیم یا فید خبرها و وبلاگها را ریفرش کنیم. این اعتیاد فزاینده تا مقدار زیادی بازدهی کار ما را می کاهد. چند وقتی است که دنیال راه حلی می گشتم تا خودم را از شر چک کردن فیسبوک و اخبار چک کردن سر کار حداقل خلاص کنم. راههای مختلفی را امتحان کردم تا این راه آخری خیلی موثر واقع شد. افزونه ای در کروم هست (احتمالا برای بقیه مرورگرهای وب هم هست) به نام Nanny for Google Chrome. کار این افزونه این است که نگذارد شما به اون سایتها بروید. بنابر نوع اعتیادتون می تونه زمان دسترسی شما رو در طول روز محدود کنه و یا کلا دسترسی شما رو به اون سایت مسدود کنه. اگه فکر می کنید مشکل مشابهی دارید افزونه رو از اینجا بگیرید و نصب کنید.

تولد بانو

امسال اولین سالی است که تولد زهرا را سه نفری جشن می گیریم. در این عکس علی جان خسته و خواب آلود در جشن تولد مادرش شرکت جسته. زهرا بانو تولدت مبارک. 


پشتی




چند روز پیش منزل دوستی در نزدیکی تورنتو دعوت داشتیم. خانه یک اتاق خوابه بسیار کوچکی اجاره کرده بودند. بدون اغراق شاید کمتر از 40 متر مربع (جالب اینکه برای این آپارتمان طبقه اول یک برج 20 طبقه 1300 دلار کانادا پول می دادند). بعد فضای حال و پذیرایی را با دو مبل و یک میز نهارخوری گرد کاملا پر کرده بودند و تقریبا هیچ جای اضافی برای هیچکس وجود نداشت. یعنی تقریبا با 7 نفر مهمان ظرفیت آدمهای خانه کاملا پر شده بود. بعد از آن نگاهی هم به خانه خودمان کردم و دیدم دست کمی ندارد و با دو مبلی که گذاشته ایم فضای بسیاری را از خانه گرفته ایم. بعد یاد عزیزی افتادم که چند سال پیش به منزلش در تهران رفتم و در کمال تعجب دیدم که خانه اش اثری از مبل نیست و دور تا دور خانه پشتی بود. البته نه اینکه این عزیز از لحاظ مالی توانایی نداشت. اتفاقا وسع مالی اش به اندازه کافی خوب بود ولی اینگونه ترجیح داده بود. خلاصه که آن مهمانی رفتن من را یاد پشتی و سیستم سنتی تر ایران انداخت که مردم روی زمین می نشستند. داشتیم فکر می کردیم شاید ما هم بهتر است به دوران سنتی برگردیم. 


شانه های خیس

بانوی خوبم


این روزها با مشغله های روزانه هر دو و مسئولیت علی که بیشتر گردن توست، کمتر فرصت در آغوش گرفتن و نوازش کردنت نصیبم می شود اما در همان فرصتهای محدود نوازش کردنت، تغییر محسوسی که می بینم شانه های خیس توست که جای شیرین کاری های علی است. حالا من و علی باید برای شانه تو رقابت کنیم. هر دو برای آرام شدن. چقدر تو بی نظیری!


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم 

بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم...


باز هم وینیپگ

امسال هم توفیقی نصیب ما شد تا مسافرتی به وینیپگ داشته باشیم و دوستان قدیمی رو ببینیم. هر چقدر که می گذره ارزش دوستهای قدیمی مشخص تر میشن. یه جور احساس برادری و خواهری رو میشه احساس کرد. محبت بدون چشمداشت و رفاقت بدون مصلحت. خیلی به هر سه ما خوش گذشت. اینم عکس علی بر دوش عمو احسان!


بر باعث و بانی اش لعنت

این نوشته از روی عصبانیت نوشته شده و احتمالا زیاد منطقی نیست!


خیلی چیزها رو می بینیم و می شنویم و به روی خودمون نمی اریم ولی بعضی چیزها دیگه واقعا زور داره قبول کردنش. از امروز جی-میل و گوگل رو به خاطر اینکه شرکت گوگل ویدئوی اهانت آمیز به پیامبر اسلام (ص) را حذف نکرده فیلتر کرده اند! واقعا به این سطح شعور و فهم باید چی گفت؟ بابا شما ها اگه واقعا اعتراضی دارید گوگل رو داوطلبانه تحریم کنید و ببینید واقعا چند نفر دلشون می خواد این کارو بکنند. بابا به خدا چند صد هزار نفر از داخل ایران از جی-میل به عنوان وسیله ارتباطی شون استفاده می کنند و این کار احمقانه هیچ فایده ای جز اینکه مردم عادی ایران محدود بشن نداره. 


من به عنوان یک مسلمان معتقد از اینکه فیلم اهانت آمیز ساخته شده ناراحتم. برای ابراز ناراحتی هم راه و روش وجود داره. آخه چرا با تصمیم احمقانه یک سری آدم باید به دردسر بیفتند؟ البته من خودم الان در ایران زندگی نمی کنم که دچار مشکل مستقیم شده باشم اما به هر حال عزیزانم در ایران زندگی می کنند و از این قضیه متاثر شده اند و میشن. 


هر چند عقلانی عمل کردن تصمیم گیران برای ما کم کم به آرزویی نا ممکن تیدیل میشه ولی امیدوارم که لاقل برای موضوعاتی اینچنین دست از کله شقی و حماقت بردارند و از آزار و اذیت مردم و کاربران عادی دست بکشند. 

من اشتباهی ام (3)

بعد از نوشته های من اشتباهی ام 1 و من اشتباهی ام 2، اینم من اشتباهی ام 3 که البته شرحی ندارد و این عکس راجع بهش حرف می زنه. 

تغییرات وزن بعد از ماه رمضان

نزدیک 11 ماه است که برنامه کنترل (و احیانا کاهش) وزنم را شروع کرده ام. در این مدت فراز و نشیب هایی داشتم و نهایتا تا امروز حدود 13 کیلو وزن کم کرده ام. یکی از کابوسهای همیشگی من اضافه کردن وزن شدید بعد از ماه رمضان است. در طی چند سال اخیر و افزایش طول روز در ماه رمضان باعث شده که در ساعات بعد از افطار به یک پرخوری نسبی دست بزنم و چون طول روز آنقدر بلند است که همه آنچه خورده ام را بسوزاند وزنم در طول ماه رمضان تغییر زیادی نمی کند. اما به محض پایان ماه رمضان و عادت پرخوری و نبود آن محدودیت خوردن به سرعت وزن اضافه می کنم. پارسال خاطرم هست که یک ماه بعد از ماه رمضان (درست قبل از آغاز رژیم غذایی) حدود 6 کیلو وزنم اضافه شد. این کابوس امسال هم من را گرفته است. علیرغم اینکه سعی می کنم حواسم باشد اما وزنم در حال زیاد شدن است. 3-4 روزی است با پی گیری برنامه های ورزشی قبل از ماه رمضان که در طی ماه رمضان و بعدش معلق شده بود سعی کردم کمی وزنم را کنترل کنم. امسال امیدوارم بتوانم این بحران را پشت سر بگذارم و در طی یک سال آینده هم به همین طریق وزنم را کنترل و کاهش بدهم و به وزن ایده آلم نزدیک بشوم. الان نزدیک به یک دهه است که من BMI کمتر از 30 را تحربه نکرده ام و خیلی دوست دارم که به BMI کمتر از 27 برسم. این نمودار وزن من طی یک سال گذشته است که مرتب یادداشت کرده ام و حالا با داده های کافی قابل نگاه و بررسی است. انشاالله که سال آینده اینجا راجع به رسیدن به وزن ایده آلم بنویسم. 




Done